تخریب مشتری، تخریب برند است و امروزه تمام افرادی که در کسب و کارهایشان به نوعی متوجه ضرر شده اند یا حتی به دنبال موفقیتند این جمله را درک می کنند.. تمام کارها و مشاغل برای بقای خود به مشتریانشان وابسته اند و همین موضوع برای نمایش اهمیت جایگاه مشتریان کافیست.
شما بهترین و پرطرفدارترین محصولات را از تبلیغ مشتریان و میزان فروششان می شناسید. برای هر محصولی کلی زمان گذاشته می شود تا مورد پسند و دلخواه مشتریانشان باشند. پس چرا گاهی در هنگام برخورد با مشتری این اصل را فراموش می کنیم ؟
تخریب مشتری، تخریب برند :
فرقی ندارد چقدر از اصول مشتری مداری بدانیم و یا چند کتاب خوانده باشیم. هرگاه با برخوردمان موجب آزار مشتری شویم به این معناست که هیچ دانشی از اصول رفتار با مشتری نمی دانیم. اما واقعا چه اتفاقی می افتد که به جای مشاوره دادن به مشتری در جایگاه برتری دادن به او قرار می گیریم.
غرور
گاهی مغرور می شویم که چقدر در مورد محصولمان اطلاعات داریم و به نظرمان سوالات مشتریان بسیار مسخره و ساده است. ما در هر کاری که باشیم نسبت به تمام نکات و مسائل آن آگاه می شویم و می توانیم ادعا کنیم که تسلط کافی بر موضوع داریم اما نمی تواند دلیل غرور و فخر ما نسبت به مشتری باشد. البته هرگز انتهایی برای دانش دیده نشده است و فکر نمی کنم شخصی باشد که بداند انتهای دانش کجاست ؟
حوصله
هر زمان حالمان خوب باشد به مشتری تخفیف خود می دهیم و یا رفتار پر انرژی داریم و هر وقت از دنده چپ بلند شده باشیم، مشتری تاوان رفتار ناکوک ما را می پردازد. چقدر این صحنه آشناست ! باید برای خیلی از مشتریان حوصله اضافه داشته باشیم. هر موقع بی حوصله باشید خودتان را جای مشتری بگذارید. شما چه احساسی خواهید داشت ؟
عدم مسئولیت پذیری
اگر هر کداممان در محل کارمان مسئول پیشرفت خودمان و شرکت باشیم همه ی امور به درستی پیش می رود. ما در هر کاری که باشیم، به این معناست که آن اداره، سازمان و یا شرکت به ما و دانسته هایمان نیاز داشته است که ما در آن محل مشغول کاریم. هر شخص دیگری می توانست به جای ما باشد. حال که در محل کارتان هستید، مسئولیت پذیر باشید و برای اهداف محل کارتان تلاش نمایید. مسئولیت پذیری خیلی از مشکلات را برطرف خواهد نمود.
نظرات کاربران